بانک سوال دبستان گرمه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه
بانک سوال دبستان گرمه

بانک سوال دبستان گرمه

بانک نمونه سوال ابتدایی متوسطه اول و دوم پایان نامه مقاله تحقیق کارآموزی کارورزی طرح توجیهی کار آفرینی پروژه

واى بر چنین کسى!

درس نود و یکم

 

واى بر چنین کسى!

 

امام سجاد(علیه السلام) فرمود:

یا سَوْأَتاهُ لِمَنْ غَلَبَتْ إحْداتُهُ عَلَى عَشَراتِهِ!(1)

ترجمه

اسفا بر آن کسى که آحادش بر عشراتش پیشى گیرد!

 

شرح کوتاه

   قرآن مجید مى گوید: «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزى الامثلها; آن کس که کار نیکى انجام دهد، ده برابر پاداش مى گیرد; ولى کسى که گناهى مرتکب شود، فقط به همان مقدار کیفر مى بیند».(2)

   با توجه به این آیه، تفسیر حدیث فوق روشن مى شود:

بیچاره کسى که، اطاعت فرمان خدا را با آن همه پاداش عظیم رها کند و تن به گناه در دهد.


1. از کتاب تحف العقول، صفحه 203.

2. سوره انعام آیه 161.

درس نود و دوّم

 

حل مشکل از گناه مخواه!

 

امام حسین(علیه السلام) فرمود:

مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أَفْوَتُ لِما یَرجُوا وَ اَسْرَعُ لِما یَحْذِرُ(1)

ترجمه

آن کس که انجام کارى را از طریق عصیان پروردگار بطلبد، آنچه را که امید دارد، زودتر از دست مى دهد; و از آنچه مى ترسد زودتر در آن واقع مى شود!

 

شرح کوتاه

بعضى چنین مى پندارند که اگر از وسایل نامشروع براى رسیدن به اهدافشان بهره بگیرند، زودتر به مراد مى رسند، در حالى که حدیث فوق مى گوید، مراد خود را زودتر از دست مى دهند و در چاله هایى که از آن وحشت دارند زودتر مى افتند، فى المثل از تحصیل ثروت نامشروع آرامش مى طلبد در حالى که قبل از هر چیز در شعاع آن - آرامش را از دست مى دهد، و گرفتار پریشانى ها و اضطراب هایى که از آن وحشت داشت، مى شود.


1. از کتاب تحف العقول، صفحه 977.

[ 103 ]

درس نود و سوّم

 

از خود راضى ها!

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیْهِ(1)

ترجمه

کسى که از خودش راضى باشد، افراد ناراضى از او بسیار خواهند بود.

 

شرح کوتاه

   حب ذات و علاقه به خویشتن، اگر چه در حدود متعادل براى ادامه حیات لازم است، ولى اگر به حد افراط برسد سر از «خودخواهى» «خود رضایى» در مى آورد.

   افرادى که از خود راضى هستند هرگز عیوب خود را نمى بینند، خود را وظیفه شناس، پاک، بدون عیب، جدى و فعال و دوست داشتنى و گل سر سبد اجتماع مى بینند، و به همین دلیل توقع فراوان بى دلیلى از مردم دارند، و همین موضوع سرچشمه سرازیر شدن سیل خشم مردم به سوى آنان مى گردد.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 6.

[ 104 ]

درس نود و چهارم

 

خویشاوندان دور و نزدیک

 

امام مجتبى(علیه السلام) مى فرماید:

اَلْقَرِیْبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَودَةُ و إنْ قَرُبَ نَسَبُهُ(1)

ترجمه

خویشاوندان نزدیک آنها هستند که محبّت بیشترى دارند، اگر چه نسب آنها دورتر باشد، و خویشاوندان دور آنها هستند که محبّت کمترى دارند، اگر چه نسبشان نزدیکتر باشد.

 

شرح کوتاه

   رابطه خویشاوندى در اسلام از مهم ترین روابط اجتماعى; و در واقع در دل جامعه بزرگ انسانى، گروه هاى فشرده ترى به وجود مى آورد که همکارى نزدیکترى با هم خواهند داشت، و در حلّ مشکلات حیاتى با یکدیگر تعاون و همکارى خواهند نمود.

   ولى مقیاس خویشاوندى در اسلام (طبق روایت بالا) به محبّت و مودت است، نه تنها به نزدیکى رابطه نسبى!


1. از کتاب تحف العقول، صفحه 165.

[ 105 ]

درس نود و پنجم

 

ترک عادت

 

امام حسن عسکرى(علیه السلام) مى فرماید:

رَدُّ الْمَعْتادِ عَنْ عادَتِهِ کاَلْمُعْجِزْ(1)

ترجمه

ترک دادن اعتیادهاى غلط افراد، همانند معجزه است!

 

شرح کوتاه

   عادت یکى از مواهب بزرگ الهى است، زیرا کارهاى مشکل را براى انسان آسان مى کند و بسیارى از کارهاى پیچیده و ضرورى زندگى (مانند سخن گفتن، راه رفتن و امثال آنها) را به طور خود کار در مى آورد.

   ولى همین عادت، اگر در کارهاى غلط مورد سوء استفاده واقع شود، شکل اعتیاد خطرناکى را به خود مى گیرد که ترک آن غالباً مشکل است; تا آن جا که حضرت امام عسکرى(علیه السلام) آن را در سر حد یک معجزه قرار داده است. بنابراین، باید کوشید، پیش از آن که اعمال زشت به صورت عادت در آید، آن را ترک گفت.


1. بحارالانوار، جلد 17، صفحه 217.

[ 106 ]

درس نود و ششم

 

حماسه کربلا

 

ترجمه

بخدا سوگند هرگز - همانند افراد ذلیل - دست در دست آنها نمى گذارم و همانند بردگان فرار نمى کنم ... من مرگ را جز سعادت، و زندگى و ستمگران با جز مایه ملالت و بدبختى نمى بینم!

 

شرح کوتاه

   کربلا حماسه بزرگ و جاویدان تاریخ بشر است.

   کربلا مرکز بزرگترین دانشگاه انسان سازى است.

   عاشورا یک روز فراموش نشدنى در تاریخ اقوام و ملت هایى است که مى خواهند سربلند بمانند، سربلند زندگى کنند و سربلند بمیرند و دو جمله بالا که از دو گفتار امام حسین(علیه السلام) گرفته شده دو نشانه روشن از این حقیقت است.


1. مقتل الحسین، صفحه 246 و 256.

[ 107 ]

درس نود و هفتم

 

عاقل کیست؟

 

از حضرت امیرمؤمنان على(علیه السلام) تقاضا کردند: عاقل را براى ما توصیف کن، فرمود:

اَلْعاقِلُ هُوَالَّذِى یَضَعُ الشَّىءَ مَواضِعَهُ(1)

ترجمه

عاقل کسى است که هر چیز را به جاى خود مى نهد.

 

شرح کوتاه

   در میان مفهوم و معناى عقل، سخن بسیار گفته اند; اما جمله کوتاه فوق بهترین تعبیرى است که در این زمینه وارد شده است. عقل چیزى جز این نیست که هر چیز را به جاى خود نهند، هر شخصى را در محل شایسته و مناسب خود در اجتماع قرار دهند، غم و شادى، دوستى و دشمنى، نرمش و خشونت، محبّت و شدت عمل، عبادت، کسب و کار و تفریح سالم و هر کار دیگر را در جاى خود و به وقت خود انجام دهند.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار.

[ 108 ]

درس نود و هشتم

 

علت دشمنى

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

اَلْنّاسُ اَعْداءُ جَهِلُواْ(1)

ترجمه

مردم دشمن چیزهایى هستند که نمى دانند.

 

شرح کوتاه

   بعضى از مردم را مى بینیم که بسیارى از حقایق را انکار مى کنند و بر ضد آن بپا مى خیزند و دلیلى براى آن جز نادانى و بى خبرى نمى یابیم. این گفتار حکیمانه مخصوصاً درباره مسائل دینى کاملا صدق مى کند; در حقیقت اگر بعضى از مردم، حتى بعضى از کسانى که در علوم دیگر استادند، آنها را انکار مى کنند و به دشمنى با آن بر مى خیزند، هنگامى که دقت مى کنیم مى بینیم به عمق و فلسفه مذهب و مسائل مذهبى نرسیده اند و گرنه هرگز راه انکار را نمى پوییدند و این واقعیت کراراً آزمایش شده است.


1. نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 172.

[ 109 ]

درس نود و نهم

 

غیرتمندان

 

پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

إِنَّ اللهَ تَعالَى یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الْغَیُورَ(1)

ترجمه

خداوند متعال بندگان غیرتمند خود را دوست دارد.

 

شرح کوتاه

غیرت در حقیقت به معناى وفادارى نسبت به حفظ دین یا ناموس یا آب و خاک کشور اسلام و یا سایر مواهب الهى است.

شخص غیور کسى است که خود را متعهد و مسئوول در برابر حفظ این امور مى داند و از دستبرد و تجاوز بیگانه به آنها فوق العاده ناراحت مى شود.

غیرت یکى از صفات برجسته پیغمبران و مردان خداست; درباره ابراهیم(علیه السلام)قهرمان بت شکن مى خوانیم: «ان ابراهیم کان غیورا» خلاصه غیرت سدّ نیرومندى در برابر هجوم بیگانگان است.


1. نهج الفصاحه، صفحه 15.

[ 110 ]

درس صدم

 

یک موجود پر برکت

 

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:

مَثَلُ الْمُؤْمِنِ مَثَلُ النَّخْلَةِ ما أَخَذْتَ مِنْها مِنْ شَىء نَفَعَکَ(1)

ترجمه

انسان با ایمان همانند درخت نخل است; هر چیز از آن برگیرى مفید و سودمند است.

 

شرح کوتاه

   درخت نخل راستى از درختان بسیار پر برکت است، میوه آن را مى خورند و از بهترین غذاهاست، هسته آن را گاهى مى سوزانند، از برگ آن حصیر و کلاه و سفره و مانند آن مى بافند، چوب آن را در ساختمان عمارت هاى ساده به کار مى برند و حتى گاهى از آنها بعنوان پل براى گذشتن از نهرها استفاده مى کنند، از طلع (شکوفه) آن یک نوع اسانس معطر و مفید مى گیرند، خلاصه هیچ جزئى از آن بى فایده و دور ریختنى نیست!

   افراد با ایمان نیز در سطح خودشان چنینند، فکرشان مفید، گفتارشان سودمند، جلساتشان آموزنده، مکتبشان سازنده، در دوستى با وفا، در تصمیمات محکم، و خلاصه همه چیز آنها ارزنده اند.


1. نهج الفصاحه، صفحه 564.

[ 111 ]

درس صد و یکم

 

بهترین دست ها

 

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

اَلأَیْدِى ثَلاثَهٌ: سائلَةٌ وَمُمْسِکَةٌ وَ مُنْفِقَةٌ وَخَیْرُ الأَیْدِىْ مُنْفِقَه!(1)

ترجمه

دستها سه گونه اند: دست گیرنده، و دست نگهدارنده، و دست دهنده، و بهترین دست ها دست دهنده است!

 

شرح کوتاه

   اسلام سعى دارد پیروان خود را با همّتى بلند و کوششى و تلاشى وسیع و عاطفه اى پرمایه پرورش دهد، و به همین دلیل به همه پیروان خود توصیه مى کند تا مى توانند از کسى چیزى نخواهند و دست تمنى پیش کسى دراز نکنند، نه فقط از کسى چیزى نخواهند، آنچه را دارند نیز در انحصار خود قرار ندهند، بلکه تا مى توانند از آن در اختیار دیگران بگذارند و روى همین جهت در حدیث فوق مى خوانیم بهترین دست ها دست دهنده است.


1. تحف العقول، صفحه 32.

[ 112 ]

درس صد و دوّم

 

بدتر از مرگ

 

امام حسن عسکرى(علیه السلام) مى فرماید:

خَیْرٌ مِنَ الْحَیاتِ ما إِذا فَقَدْ تَهُ أَبْغَضْتَ الْحَیاتَ! وَ شَرُّ مِنَ الْمَوْتِ مَا إذا نَزَلَ بِکَ أَحْبَبْتَ الْمَوْتَ!(1)

ترجمه

از زندگى بهتر، چیزى است که اگر آن را از دست دهى از زندگى بیزار مى شوى! و بدتر از مرگ چیزى است که هرگاه بر تو نازل گردد از مرگ استقبال مى کنى!

 

شرح کوتاه

   بعضى تصور مى کنند بالاترین ارزش ها ارزش این زندگى مادى است در حالى که از آن ارزشمندتر فراوان است، در زندگى لحظاتى پیش مى آید که انسان آرزوى مرگ مى کند و حقایقى وجود دارد که با رضایت کامل جان شیرین خود را فداى آن مى سازد.

   شهداى راه خدا، راه فضیلت و حق پرستى، آنها بودند که حقیقت این گفته پر معناى امام عسکرى(علیه السلام) را دریافته بودند و آن جا که زندگى را ناگوار و مرگ را دریچه اى به جهانى وسیع تر، به خشنودى و رضاى پروردگار مى دیدند با آن وداع، و از این استقبال مى کردند.


1. تحف العقول، صفحه 368.

[ 113 ]

درس صد و سوّم

 

فرق میان مؤمن و منافق

 

پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

إذا رَأَیْتُمُ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوْا مِنْهُ فَإنَّهُ یُلْقِى الحِکْمَةَ وَالْمُؤْمِنُ قَلِیلُ الْکَلامِ کَثِیرُ الْعَمَلِ وَالْمُنافِقُ کَثِیرُ الْکَلامِ قَلیلُ الْعَمَلِ(1)

ترجمه

هنگامى که شخص با ایمان را خاموش یافتید به او نزدیک شوید که سخنان حکمت آمیز از او خواهید شنید - افراد با ایمان کم حرف و پرکارند ولى منافقان پر سخن و کم عملند!

 

شرح کوتاه

   نیروى انسانى نامحدود و پایان نیافتنى نیست، به همین دلیل هنگامى که انرژى هاى انسان در یک مسیر زیاد به کار افتند در جاى دیگر گرفتار کمبود مى گردد، بنابراین جاى تعجب نیست که افراد پرگو و پر حرف افرادى کم عمل و کم کار هستند.

   پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که در هرجا و در همه چیز طرفدار اثر مثبت است نشانه افراد با ایمان را تلاش در راه عمل، به جاى سخن، مى داند، در حالى که براى افراد منافق صفتى عکس آن قائل است.


1. از کتاب تحف العقول، صفحه 296.

[ 114 ]

درس صد و چهارم

 

بهترین میراث

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

خَیْرُ ماوَرَثَ الآباءُ لِلأَبْناءَ الأَدَبَ(1)

ترجمه

بهترین میراثى که پدران براى فرزندان مى گذارند ادب است.

 

شرح کوتاه

   ادب همان برخوردهاى شایسته و ارتباط هاى آمیخته با احترام و بزرگوارى است، ادب گاهى در برابر خلق خدا، و گاهى در برابر خداست، و در هر صورت یکى از بزرگترین سرمایه هاى انسانى است که رمز موفقیّت در همه زمینه ها مى باشد.

   و به همین دلیل امیرمؤمنان على(علیه السلام) بالاترین میراثى را که پدر براى فرزندش باقى مى گذارد ادب شمرده است، ادب سرچشمه محبّت و صفا و دوستى و اتحاد، و عامل مهمى براى تأثیر سخن و پیشرفت برنامه هاى اجتماعى است.


1. غرر الحکم، صفحه 393.

[ 115 ]

درس صد و پنجم

 

احترام به آزادى فکر

 

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:

بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ یَمْشِى الْمُؤْمِنُ فیهِمْ بِالتَّقِیَّةِ وَالْکِتْمانِ(1)

ترجمه

آنها که فرد مؤمن ناچار است در میان آنان با تقیّه و کتمان زندگى کند بد مردمى هستند!

 

شرح کوتاه

   تقیّه و کتمان معمولا از این جا ناشى مى شود که یک اکثریت خود خواه اجتماع مانع از آن مى شود که اقلیّت صالح افکار خود را ابراز کند و عقاید خود را بازگو نماید، مسلّماً چنین جامعه اى جامعه سعادتمندى نخواهد بود، در یک جامعه اسلامى و انسانى باید افراد صالح این حق را داشته باشند که عقاید خود را بدون تقیّه و کتمان در معرض افکار عمومى بگذارند و عوام مردم نه تنها نباید سد راه چنان افرادى شوند، بلکه علاوه بر احترام به آزادى فکر در مسیرهاى سازنده، امکانات پرورش و به ثمر رساندن بن افکار را فراهم سازند.


1. نهج الفصاحه.

[ 116 ]

درس صد و ششم

 

این شش صفت در مؤمنان نیست

 

حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود:

سِتَّةٌ لا تَکُونُ فِى مُؤْمِن: اَلْعُسْرُ وَالنَّکْدُ والْحَسَدُ وَالْلَّجاجَةُ وَالْکِذْبُ وَالْبَغْىُ(1)

ترجمه

شش چیز است که در افراد با ایمان وجود ندارد: سختگیرى، کج خلقى حسد، لجاجت، دروغ و ظلم و ستم!

 

شرح کوتاه

   آنها که از ایمان تنها به نام قناعت کرده اند، مؤمنان خیالى هستند نه واقعى، حدّاقل در یک فرد با ایمان باید صفات زشت ششگانه بالا نباشد، جالب این که صفات بالا همه بازگشت به روابط و پیوند انسانها به یکدیگر و مسائل اجتماعى مى کند، مؤمنان راستین آنها هستند که آسان گیر خوش خلق، خیرخواه، تسلیم در برابر حق، راستگو و عادل و دادگرند، و انتخاب این نام مقدّس و بزرگ بدون داشتن این صفات زشت است و نادرست!

اکنون بیازماییم مؤمن هستیم یا نه!


1. از تحف العقول، صفحه 282.

[ 117 ]

درس صد و هفتم

 

همه پیوندها را قطع مکن

 

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

اِتَّقِ الله بَعْضَ التُّقَى وَاِنْ قَلَّ وَدَعْ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ سِتْراً وَاِنْ رَقَّ!(1)

ترجمه

از خدا ملاحظه کن و بپرهیز هر چند کم باشد و میان خود و او پرده اى نگاهدار هر چند نازک باشد.

 

شرح کوتاه

   کسانى هستند که وقتى در مسیر گناه و خطا گام نهادند آنچنان پیش مى تازند که تمام پیوندها را در میان خود و خدا قطع مى کنند، همه پل ها را پشت سر خود ویران ساخته و تمام درهاى بازگشت را به روى خود مى بندند و به اصطلاح به سیم آخر مى زنند.

امام صادق(علیه السلام) در گفتار حکمت آمیز فوق مى گوید لااقل راه بازگشت را به روى خود مبند و تمام پرده را پاره مکن، بگذار آن روز که پشیمان مى شوى راه برگشت داشته باشى.


1. تحف العقول، صفحه 268.

[ 118 ]

درس صد و هشتم

 

عبادت واقعى

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) به کمیل فرمود:

یا کُمَیْلُ! لَیْسَ الشَّأْنُ اَنت تُصَلِّىَ وَتَصُوْمَ وَتَتَصَدَّقَ، اَلشَّأْنُ اَنْ تَکُوْنَ الصَّلاةُ بِقَلْب نَقِىٍّ وَ عَمَل عِنْدَ اللهِ مَرْضِىٍّ وَ خُشُوْع سَوىٍّ(1)

ترجمه

اى کمیل! مهم این نیست که نماز بخوانى و روزه بگیرى و در راه خدا انفاق کنى، مهم این است که نماز (و سایر اعمال تو) با قلبى پاک و به طرزى شایسته در پیشگاه خدا و آمیخته با خشوع بوده باشد.

 

شرح کوتاه

   جنبه هاى واقعى اعمال و چگونگى و کیفیت عمل است که ارزش واقعى آن را تعیین مى کند نه ظاهر و مقدار آن، همان طور که على(علیه السلام) به کمیل تأکید مى کند که به جاى پرداختن به ظاهر و اهمیّت دادن به زیادى مقدار، به روح علم بپردازد، زیرا هدف نهایى از این اعمال خیر تربیت و پرورش و تکامل انسان است و آن در گرو پاکى عمل است نه زیادى عمل.


1. تحف العقول، صفحه 117.

[ 119 ]

درس صد و نهم

 

عیب خود را فراموش نکن

 

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

اِذا رَأَیْتُمْ الْعَبْدَ یَتَفَقَّدُ الذُّنُوبَ مِنَ النَّاسِ ناسِیاً لِذَنْبِهِ فَاعْلَمُوا اَنَّهُ قَدْ مُکِرَبِهِ(1)

ترجمه

هنگامى که ببیند کسى در جستجوى گناه مردم و خرده گیرى بر آنهاست اما گناهان خود را فراموش کرده بدانید که به مجازات الهى گرفتار شده است.

 

شرح کوتاه

   بسیارند آنهایى که در انتقاد از دیگران بسیار جسور و نکته سنج و باریک بین هستند در حالى که از خود بکلى بى خبرند و طبق مثل معروف خارى را در پاى دیگران مى بینند اما شاخه درختى را که در چشمشان فرو برود نمى بینند!

   این دسته از افراد مسلّماً بر اثر غوطهور شدن در گناه و خودپسندى و خودخواهى پرده هاى غرور و بى خبرى بر چشمهایشان افکنده شده و در بیراهه ها سرگردانند. سعادتمند کسى است که آنچه را بر دیگران عیب مى گیرد نخست از خود دور کند.


1. تحف العقول، صفحه 271.

[ 120 ]

درس صد و دهم

 

شکنجه بزرگ

 

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

مَنْ ساءَ خُلْقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ(1)

ترجمه

آن کسى که داراى سوء خلق است خود را شکنجه مى دهد.

 

شرح کوتاه

   معمولا مى گویند افراد بد اخلاق که با همه کس ترشرویى مى کنند باعث شکنجه دوستان و اطرافیان و بستگان خود هستند; در حالى که بزرگترین شکنجه ها را خودشان مى بینند که شهد زندگى حیات را در کام خود تلخ و آب زلال را ناگوار مى سازند.

   افراد کج خلق عمرشان کوتاه، و روحشان ناراحت، و جسمشان در عذاب است، و بیش از هرکس خودشان رنج مى برند.

   حسن خلق یکى از عباداتى است که اسلام پیروان خود را با تأکید فراوان به آن دعوت کرده است و یک عامل مهم وصول به بهشت جاودان شمرده شده است.


1. تحف العقول، صفحه 270.

[ 121 ]

درس صد و یازدهم

 

طراوت قرآن

 

امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) فرمود:

اِنَّ اللهَ تَعالَى لَمْ یَجْعَلِ الْقُرآنَ لِزّمان دُوْنَ زمان وَلا لِناس دُوْنَ ناس فَهُوَ فِى کُلِّ زَمان جَدیدٌ وَعِنْدَ کُلِّ قَوْم غَضٌّ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ(1)

ترجمه

خداوند قرآن را براى زمان خاصى قرار نداده و نه براى جمعیّت خاصى، و لذا در هر زمانى تازه و نزد هر جمعیّتى با طراوت است.

 

شرح کوتاه

   سخن فوق را امام(علیه السلام) در پاسخ کسى فرمود که سؤال کرده بود چرا قرآن با تکرار مطالعه و تلاوت و نشر کهنه نمى شود؟ امام با این گفتار اشاره پرمعنایى به این حقیقت مى کند که قرآن مخلوق جهان ماده و افکار زودگذر و متغیر بشر نیست که گرد و غبار فرسودگى با گذشت زمان روى آن بینشیند، بلکه از علم و دانش خداوند بزرگى سرچشمه گرفته که وجودش ازلى و ابدى است و لذا هر چه آن را بخوانند تازه تر و جالب تر است - و راستى یکى از نشانه هاى عظمت قرآن همین نشانه است.


1. سفینة البحار، جلد 2، صفحه 413.

[ 122 ]

درس صد و دوازدهم

 

از هواپرستى بترس!

 

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

اِحْذَرُوا اَهْوائَکُمْ کَما تَحْذَرُونَ اَعْدائکُمْ فَلَیْسَ شَىءٌ اَعْدین لِلَّرجالِ مِنْ اِتِّباعِ اَهْوائِهِمْ وَ حَصائِدِ اَلْسِنَتِهِمْ(1)

ترجمه

از هوس ها بترسید همان طور که از دشمنان (سر سخت) خود مى ترسید زیرا براى انسان هیچ چیز دشمن تر از پیروى هوس ها و نتایج زبان او نیست!

 

شرح کوتاه

   بدون شک دشمنان داخلى از دشمنان خارجى خطرناکترند و به همین دلیل هوس هاى سرکش که از درون وجود انسان او را تحت تأثیر قرار مى دهند از هر دشمنى براى انسان خطرناکتر محسوب مى شود.

   هواپرستى چشم و گوش انسان را کر و کور مى کند. فروغ عقل را مى گیرد، چهره حقایق را در نظر او دگرگون مى سازد و سرانجام وى را به پرتگاه فساد مى کشاند.


1. سفینة البحار - جلد دوم، ماده «هوى».

[ 123 ]

درس صد و سیزدهم

 

تنها راه شیعه بودن

 

امام باقر(علیه السلام) به جابر جعفى فرمود:

بَلِّغْ شَیعتَى عَنّى السَّلامَ وَاَعْلِمهُمْ اَنَّهُ لا قَرابَةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا یُتَقَرَّبُ اِلَیْهِ اِلاّ بِالطّاعَةِ لَهُ(1)

ترجمه

سلام مرا به شیعیان من برسان و به آنها بگو میان ما و خداوند خویشاوندى نیست، بلکه تنها راه نزدیکى به خدا اطاعت فرمان اوست.

 

شرح کوتاه

   بسیار هستند که گمان مى برند تنها ادعاى تشیع و علاقه به خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى نجات و سعادت آنها کافى است، گویا با این ادعا جزء خویشاوندان امامان خواهند شد، آنها هم خویشاوندى خاصى با خدا دارند و با توصیه و پارتى کارها دست مى شود، در حالى که تنها پیوندى که بر روابط مخلوق و خالق حکومت مى کند رابطه اطاعت و انجام وظیفه است، هرکس مطیع فرمان او باشد از همه نزدیکتر و هرکس عصیان کند از همه دورتر است، هرکس که باشد.


1. بحارالانوار، جلد 15، صفحه 164.

[ 124 ]

درس صد و چهاردهم

 

تناسب ثروت ها و مصرف ها!

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

مَنْ یَکْسِبُ مَالا مِنْ غَیْرِ حَقِّهِ یَصْرِفُهُ فِىْ غَیْرِ أَجْرِه(1)

ترجمه

کسى که ثروتى از طریق نامشروع به دست آورد در طریقى که پاداش الهى ندارد مصرف خواهد شد.

 

شرح کوتاه

   این سخن در میان مردم معروف است که هر مالى شایستگى صرف در راه هاى خیر و مفید و سازنده ندارد، حدیث بالا سندى است براى این اعتقاد عمومى، و به راستى چنین است زیرا بسیار دیده شده که افرادى خواسته اند با اموال خود در راه انجام کار مثبتى شرکت جویند، ولى در نیمه هاى راه از کار افتاده اند و یا اگر راه را تا پایان رفته اند، عمل انجام یافته آنها، بازده قابل ملاحظه اى نداشته، و یا نتیجه معکوس بخشیده است، امّا برعکس چه بسیار افراد با ایمان و پرهیزکارى که با سرمایه بسیار کوچک منشأ خدمات بزرگى شده اند.


1. از کتاب تحف العقول، صفحه 63.

[ 125 ]

درس صد و پانزدهم

 

راستگوترین و داناترین

 

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:

لِکُلِّ أُمَّة صَدیقٌ وَ فارُوقٌ وَ صَدِیقُ هذِهِ الاُْمَّةِ وَفارُوقَها عَلِىُّ ابْنُ أَبِى طالِب(1)

ترجمه

هر امتى صدیق و فاروقى دارد و صدیق و فاروق این امت على ابن ابى طالب است.

 

شرح کوتاه

   براى تکمیل برنامه یک مکتب ریشه دار - آن هم یک مکتب جاودانى همانند مکتب اسلام، لازم است که بعد از رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن هم پیامبرى که بیشتر دوران رسالتش با درگیرى هاى مختلف، با انواع و اقسام دشمنان سرسخت گذشت - کسى وجود داشته باشد که به تمام رموز آن مکتب آشنا و میان حق و باطل فرق بگذارد (یعنى شایسته نام فاروق باشد) و نیز در بیان و توضیح حقایق کاملا صادق و راستگو و گویا و صریح اللهجة یعنى (صدیق) باشد، تا هرگونه ابهام براى مردم بعد از درگذشت نخستین رهبر پیدا شود برطرف گرداند، این مقام طبق صریح عبارت بالا مخصوص على(علیه السلام) بود.


1. سفینة البحار، جلد 2، صفحه 221.

[ 126 ]

درس صد و شانزدهم

 

زندگى ساده و همکارى در اداره خانه

 

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

کانَ عَلِىٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ یَحْتَطِبُ وَیَسْتَقِى وَ یَکنِسُ وَ کانَتْ فاطِمَةُ تَطْحَنُ و تَعجِنُ وَ تَخبِزُ!(1)

ترجمه

على(علیه السلام) (براى خانه خود) از بیابان هیزم جمع آورى مى کرد و آب مى آورد و نظافت مى کرد، و فاطمه(علیها السلام)آرد مى کرد، و خمیر مى نمود و نان مى پخت.

 

شرح کوتاه

   از این حدیث کوتاه یک جهان عظمت و روح و بلندى مقام انسانى از بزرگ پیشواى اسلام امیرمؤمنان على(علیه السلام) و بانوى نمونه جهان فاطمه زهرا(علیها السلام)مى بارد، زندگى آنها در نهایت سادگى و بى آلایشى مملوّ از صفا و صمیمیّت و همکارى و همگامى بود، کار عیب نبود و همکارى و تفاهم اصل اساسى محسوب مى شد، و بى پیرایگى امتیاز بزرگ آن بود.

   همان امورى که از خانه و خانواده هاى امروز رخت بربسته و به دنبال آن آسایش و آرامش هم رفته است.


1. سفینة البحار، جلد 2، صفحه 195.

[ 127 ]

درس صد هفدهم

 

یک ساعت دادگرى

 

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

عَدْلُ ساعَة خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَة!(1)

ترجمه

یک ساعت عدالت و دادگرى بهتر از یک سال عبادت است!

 

شرح کوتاه

   عبادت همان پیوند خلق با خالق و ارتباط «ممکن» با «واجب» و توجه به این پیوند و ارتباط است، عبادت ها درس هاى تربیتى مهمى هستند که در ساختن روح و فکر انسان نقش مؤثر دارند.

   اما با این همه در حدیث بالا مى خوانیم یک ساعت عدالت کردن از یک سال عبادت (مستحبى) انجام دادن بهتر و بالاتر است.

   و در جاى دیگر مى خوانیم یک ساعت افکار و اندیشه از یک شب (یا از یک سال) عبادت بالاتر است; و این تعبیرات اهمیّت فوق العاده «عدالت» و «تفکر» را روشن مى سازد، و این هر دو نیز ریشه مشترک دارند، آن جا که عدالت نیست، فکر و اندیشه و خرد نیست!


1. نهج الفصاحة، صفحه 410.

[ 128 ]

درس صد و هجدهم

 

طبیب حقیقى

 

پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

اَلطَّبِیب اللهُ وَلَعَلَّکَ تَرْفِقُ بِأَشْیاء تَخْرِقُ بِها غَیْرَکَ(1)

ترجمه

طبیب واقعى خداست و شاید چیزهایى براى تو خوب باشد که دیگران از آن زیان مى بینند.

 

شرح کوتاه

   حوادثى که در زندگى انسان رخ مى دهد «گاهى» از سوء تدبیر و سوء انتخاب یا سوء نیست اوست و بسیارند حوادث دردناکى که این چنین هستند.

   ولى گاهى حوادث ظاهراً نامطلوبى رخ مى دهند که هیچ یک از این عوامل موجب آن نشده اند و در واقع حکم داروهایى را دارند که طبیب واقعى یعنى خداوند براى بندگان خود تجویز کرده است، این داروها اگر چه تلخند ولى اثر درمانى مهمى دارند، گاهى زنگ بیدار باش، گاهى وسیله توجه به ضعف و ناتوانى انسان و گاهى باعث برطرف شدن غرور اوست.


1. نهج الفصاحه، صفحه 406.

[ 129 ]

درس صد و نوزدهم

 

جانشینان پیامبر

 

پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:

لا یَزَالُ هذَا الدِّینُ عَزِیزاً مَنِیعاً إلَى إثْنى عَشَرَ کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیْش(1)

ترجمه

این دین همواره سربلند و از دست دشمنان در امان خواهد بود تا دوازده تن آن را رهبرى کنند که تمام آنها از قریش هستند.

 

شرح کوتاه

   در موردى خلفاى دوازده گانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) در معتبرترین کتب اهل تسنن همانند «صحیح بخارى» و «صحیح مسلم» و «صحیح ترمذى» و «صحیح ابو داوود» و «مسند احمد» و کتب فراوان دیگر احادیث صریح و روشنى نقل شده و تعداد مجموع این احادیث از طرق شیعه و اهل تسنن را به 271 حدیث برآورد کرده اند! و جالب این است که احادیث فوق را بر هیچ کس از کسانى که بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) رهبرى مسلمانان یا حکومت آنها را برعهده داشتند جز امامان دوازده گانه شیعه نمى توان تطبیق نمود زیرا نه خلفاى چهارگانه نخستین و نه خلافى بنى امیه و نه بنى عباس هیچ کدام مصداق این حدیث نیستند، و لذا دانشمندان اهل تسنن در تفسیر این حدیث معتبر به دردسر عجیبى افتاده اند ولى در مکتب شیعیان اهل بیت تفسیر آن کاملا روشن است.


1. از کتاب تیسیر الوصول، نوشته زبیدى شافعى.

[ 130 ]

درس صد و بیستم

 

مجلس گناه

 

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

لا یَنْبَغِى لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَجْلِسَ مَجْلِساً یُعْصَى اللهُ فِیْهِ وَ لا یَقْدِرُ عَلَى تَغْییرِه(1)

ترجمه

سزاوار نیست افراد با ایمان در مجلسى بنشینند که در آن گناه مى شود و توانایى بر تغییر آن را ندارند.

 

شرح کوتاه

   شرکت در مجلس گناه، گناه است اگرچه انسان مرتکب گناهى نشود و با اهل مجلس هم صدا نگردد، زیرا شرکت در چنان مجلسى عملا امضاى گناه است، مگر این که هدف او تغییر مسیر آن، و انجام وظیفه بزرگ امر به معروف و نهى از منکر باشد.

   بعلاوه مشاهده صحنه هاى آلوده به گناه در حالى که انسان در برابر آن بى تفاوت بماند، روح را تاریک و زشتى گناه را در نظر کم مى کند، و شخص را به گناه عادت مى دهد.

نظرات 2 + ارسال نظر
Nazi جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 00:02 http://www.nazishop.mihanblog.com

سلام دوست من

وبلاگ زیبایی داری . خوشحال میشم به منم سر بزنی.

http://nazishop.sub.ir

در ضمن اگه دوست داشتی منو با عنوان

- نـــــازی شــاپ - لینک کن بعد به هم خبر بده تا لینکت کنم.

با تشکر

مسعودساس پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 17:14 http://masoudsas.persianblog.ir

سلام
با مطلب: (به نام پدر) به روزم ...
نظر یادتون نره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد